دنیزدنیز، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

خاطرات شیرین

تو که چشمات خیلی قشنگه

1390/3/4 11:34
نویسنده : مامان لیلی
575 بازدید
اشتراک گذاری

الهی من فدای اون چشمای خوشگلت بشم که هر کی ببینه عاشقشون میشه

میدونی چیه دنیزکم!

نمیدونم کجای زندگیم چه کار خوبی انجام دادم که خدا تو و بابایی رو به من هدیه داد.خدایای مهربونم همیشه من رو مدیون خودش کرده .همیشه آس هایی رو تو زندگی برام رو کرده که من فقط مات و متحیر بزرگیش موندم

خدایا به خاطر اینکه منو لایق این همه لطفت کردی ممنون

به خاطر اینکه بی نظیرترین مردی که آفریده رو به من هدیه داده 

به خاطر اینکه کلبه سبزی دارم که توش پر از مهر ومحبته و گرم و صمیمی سه تاییمون در کنار هم قشنگترین لحظات را با هم داریم

عزیزترین ،دوست داشتنی ترین و زیباترین موجود اسمونی رو به ما هدیه کرد که من و همسر مهربونم و عشقمون رو تا ابد مدیون خودش کرد

خدایا سپاسگزارم

خداوندا همیشه همه جا و هر روز به یادتم و با ذره ذره وجودم دوستت خواهم داشت

خدای مهربونم این نعمتهایی رو که به من دادی رو به تو می سپارم خودت ازشون محافظت کن که میدونم  اگه نمی خواستی یا حتی همین الان هم نخوای میتونی خیلی راحت همشونو ازم بگیری

 

امروز رفتیم دکتر چشم پزشک چشماتو معاینه کرد. از امروزم کلاسهای من شروع شد قراره که یک روز در میون برم کلاس و تو پیش مامان جون بمونی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)